کوچولوی خوش اخلاق مامانی و بابایی

دیروز مامان و بابا و بردیا با هم دیگه رفته بودند تیراژه تا واسه آقا بردیا کوچولو استخر بادی و مبل بادی و .. یه سری اسباب بازی جدید بخرن اینم عکسای بردیا توی تیراژه بردیا توی کافی شاپ درحال خوردن بستنی که عاشقشه و میلک وانیلی استخر بادی بردیا با یه عالمه توپ برای وقتایی که نمی خواد آب بازی کنه  اینم سرویس مبلش که البته یه مبل دو نفره هم داره ولی مامانی فعلا به علت کمبود جا بادش نکرده   ...

  ...

این عکسا رو یکی از دوستای خوبم به اسم شیما زحمت کشیده و واسه بردیا درست کرده. مرسی شیما جون ...

اینم عکس بردیا خان که توی شماره دی ماه مجله شهرزاد چاپ شده..صفحه 104 ...

  لازم به ذکر است که این آویز بالای تختش چند روز پیش بر اثر کشیدن های دائم کنده شد و سقوط کرد توی سر آقا بردیا دیگه اینجا حسابی خسته شده ...

اینم بابانوئل بردیا   ...

...

از اونجایی که مامانی خیلی تنوع طلبه امروز تصمیم گرفتم قالب وبلاگت و عوض کنم قالب قبلی وبلاگت این بود اینم قالب جدید   ...

دقیقا 8 ماهگی تو پسر عزیزم مصادف شد با شب یلدا  به همین بهونه طبق معمول ما خودمون و مهمون خونه مامان محبوبه و بابا جمشید کردیم   پسر گل مامان توی این مدت خیلی چیزا یاد گرفتی و روز به روز بیشتر خودت توی دل مامانی و بابایی جا می کنی. همچنان خوش اخلاق و خوش خنده ای، برنامه خوابت تغییر کرده و شبا زودتر از 12 و یک نمی خوابی، صبح ها هم تا ساعت 30/10 تا 11 خوابی معمولا، به محض این که صدای زنگ تلفن بلند می شه سرت و بر می گردونی و چه توی روروئک باشی و چه روی زمین به سرعت برق و باد خودت و می رسونی تا ببینی من دارم با کی صحبت می کنم ، بعدش منتظر می شی تا گوشی رو بزارم روی آیفون تا طرف مقابل باهات صحبت کنه و شما با زبو...